که با کمک آن درباره جمعیت، خدمات، فضای کار، تامین آب، حفظ محیطزیست، مقابله با مواد آلاینده، سوانح طبیعی، ترافیک و نابسامانیهای ساخت و ساز و استفاده از زمین بهعنوان ذخیرهگاه اصلی شهر تصمیمگیری کنند؛ چیزی که بعدها در راهبردهای طرح جامع تهران به آن اشاره شد حال آنکه دیگر دیر شده بود و ما در شهر تهران تنها کمی بیشتر از 14درصد ذخیرهگاه داشتیم؛ چیزی شبیه فاجعه.
طرح جامع تهران در زمینه کنترل توسعه کالبدی این شهر از آغازدستاوردهایی داشته که دربرگیرنده 3 بخش بوده است.سازمان فضایی: شامل وضعیت ساختاری شهر تهران، توسعه شهر تهران و استخوان بندی کالبدی آن (پهنههای بارز، محورهای شهری، مراکز شهری، شبکه حرکت (شبکه معابر و مترو)، کریدورهای برون شهری و دروازهها، محدوده شهر و مناطق، حریم شهر و سازمان فضایی شهری و پیراشهری تهران).
پهنهبندی استفاده از زمینها: شامل استفاده از اراضی و کاربریهای عمده آن و پهنهبندی استفاده از اراضی محدوده شهر (پهنه سکونت، پهنه فعالیت، پهنه مختلط مسکونی و فعالیت و پهنه حفاظت)، مقایسه کاربریها و پهنهبندی حریم شهر تهران.
ساماندهی و عمران شهری تهران: شامل عرصههای نیازمند ساماندهی یا محدودههای نیازمند برنامهریزی و مداخله هماهنگ (عرصههای ارزشمند طبیعی، عرصههای ارزشمند تاریخی و معاصر)، عرصههای مستعد توسعه، بافتهای فرسوده و ساماندهی سیمای شهری و طرحهای عمران و توسعه شهری تهران.در این بین سیر تحول برنامه ریزی شهری در ایران برای شناخت توسعه کالبدی پایتخت دارای اهمیت است که باید به آن توجه ویژه گردد.
تحول برنامهریزی شهری در جهان و ایران
در دهههای آغازین قرن بیستم، نظام برنامهریزی شهری در اروپا و آمریکا پایهگذاری شد. این نظام در پی آن بود که در مقابل روند تحول طبیعی شهرها بهعنوان یک راهکار عمل کند و با انجام مطالعات دقیق درباره فضا و مکان و ذخیرهگاههای شهری و وابستگیهای آن به پدیدههای بیرونی دیگر، به جای انجام یک کار ماهرانه و مهندسی و یا رضایت خاطر شهروندان از وضعیت بهداشتی و اقتصادی شهرها مانند یک سازمان اجتماعی عمل کند.
این در حالی است که دگرگونیهای عمده در برنامهریزی شهری از سال 1960 میلادی به بعد بررسی شد و نتیجه مشخص، یکسان و کاربردی آن را نیز امروز شاهدیم.
واراز مرادی مسیحی کارشناس برنامهریزی شهری، در پایاننامه دکترایش به موضوع تحول برنامهریزی شهری در ایران پرداخته و آورده است که سیر تحولات برنامهریزی شهری در ایران و بهطور مشخص تهران در یک قرن اخیر که همزمان با ورود کشور به عصر سرمایه داری و مدرنیزاسیون است را میتوان به چند دوره تقسیم کرد. تقسیم دورهها براساس نقاط عطفی است که در برنامهریزی فضایی شهر به وقوع پیوسته است.
آشنایی با شهرنشینی جدید
در این دوره ایران بهدنبال ارتباطی که از دوران صفوی با دنیای غرب آغاز کرده بود، کمکم با نظام سرمایهداری ارتباط برقرار کرد و در کنار اقتصاد و فرهنگ، از لحاظ مدیریت شهری و شهرسازی نیز پا به عرصه مدرنیسم گذاشت. در این دوره نخستین مظاهر تمدن صنعتی مانند کارخانه، تلگرافخانه، درشکه، واگن اسبی، راهآهن، اتومبیل و بیمارستان به جامعه ایران که بیشتر مردم آن روستانشین بودند، راه یافت. بهدنبال این دگرگونی، نخستین تغییرات مدیریتی - کالبدی نیز در شهرهای بزرگ ایران مانند تصویب قانون شهرداریها در سال 1286، بلوارسازی، خیابانکشی، کوشکسازی، ساخت بوستانهای شهری و مانند آنها پدیدار شد. بهویژه شهر تهران بهعنوان پایتخت کشور، با تقلید از الگوی پاریس، رو به توسعه و نوسازی گذاشت.
نقطه اوج این دوران، تصویب قانون بلدیه و بهدنبال آن تشکیل سازمان بلدیه و انجمن شهر بود. به این ترتیب، مداخله در برنامهریزی و مدیریت شهری برعهده بخش عمومی و بهویژه دولت قرار گرفت.
گامهای مدرن در شهرسازی
فعالیتهای نوسازی و بهسازی در شهرهای ایران بهویژه تهران از سال 1310 آغاز و با تصویب قانونی درباره ساخت و توسعه معابر و خیابانها با استفاده از ذخیرهگاههای شهری در آبانماه 1312، جنبه قانونی پیدا کرد و با دخالت در روند رشد و توسعه شهرها در حوزه وظایف دولت قرار گرفت.
چنین شد که زمینه بهکارگیری تعدادی مهندس خارجی و تشکیل دفتری در وزارت داخله را فراهم آورد که بهدنبال آن کالبد و بافت شهر برای ورود اتومبیل و زندگی مدرن شروع به تغییر کرد و روند کاهش ذخیرهگاههای شهری از همین جا شروع شد.
مهمترین اقدام در این دوره که البته اجتنابناپذیر بود و کاهش ذخیرهگاههای شهری را نیز در پی داشت، ساخت خیابانها و میدانهای وسیع در مرکز شهر و محلات قدیمی آن و ساخت خیابانهای کمربندی بود. تخریب محلهای غیرقابل اصلاح و زیباسازی ساختمانها بهویژه جدارههای قابل رویت شهر نیز از حرکتهای مثبتی بود که در این دوره آغاز شد.
در تیرماه 1320 قانون اصلاحیهای با عنوان قانون توسعه معابر، تهیه شد، اما با شروع جنگ جهانی دوم، درگیری کشور در این جنگ و سقوط رضاشاه، اقدامات اصلاحی مربوط به شهرداریها و برنامهریزی شهری برای چند سال متوقف ماند.
فعالیت در زمینه برنامهریزی شهری بعد از مدتی وقفه، با روی کار آمدن پهلوی دوم، بار دیگر شدت گرفت و لایحه قانونی تملک زمین برای اجرای طرحهای شهری و اقدامات عمرانی از قبیل ساخت تاسیسات شهری و تجدید بنای محلات قدیمی و نحوه تصرف زمین نیز در سال 1339 به تصویب رسید.
این قانون در سال 1341 به شکل جامعتر و با عنوان طرحهای گذربندی و شبکهبندی شهرها مطرح شد که در این سال با امضای قراردادی میان هیأت عمران بینالمللی آمریکا و وزارت کشور، نخستین گروه از مستشاران آمریکایی با نام گروه صلح وارد ایران و در وزارت کشور مشغول فعالیت شدند. این گروه برای بیشتر شهرهای کشور، طرح شبکهبندی و گذربندی تهیه کردند. در طول اجرای برنامه دوم عمرانی کشور، برای شهرهای اصفهان، سنندج، بیجار و ارومیه طرحهای جامع تهیه شد.
داستان طرحهای جامع و تفصیلی
طرحهای شهری که هماکنون در کشور متداول است، ابتدای برنامه سوم (1342 تا 1346) شکل گرفت. در برنامههای نیمساله سوم اقدامات مربوط به تهیه طرحهای جامع برای شهرهای تهران، تبریز، رشت، اصفهان، کرج، بندرانزلی، چالوس، نوشهر، سربندر، بابل، بابلسر، بندرعباس و بندرلنگه انجام شد.در این بین نخستین طرح جامع شهری که از سوی شورایعالی شهرسازی آن زمان به تصویب رسید، طرح جامع بندر لنگه در سال 1345 بود.
قانون اصلاح پارهای از موارد و الحاق چند ماده به قانون شهرداری در اسفند ماه 1345 از تصویب گذشت.
اقدامات عمدهای که در جهت تحقق بخشیدن به اهداف برنامهریزی شهری در ایران انجام شده، در این سال صورت گرفته است که ضمن مواد 97 تا 101 الحاقی به قانون مزبور، مقررات لازم در مورد تهیه طرحهای شهری و تدوین ضوابط مربوط به آنها، تاسیس شورایعالی شهرسازی، تعیین حریم یا محدوده نظارت بر فعالیتها و ساخت و سازها در شهرها، صدور پروانه نظارت ساختمانی برای هرگونه عملیات ساختمانی در محدوده خدماتی و حریم شهرها و انطباق نقشههای تفکیکی با ضوابط برنامهریزی شهری و طرحهای توسعه شهری، برقرار شد. قانون نوسازی و عمران شهری نیز در سال 1347 تصویب و در آن مقرراتی در مورد ضوابط نوسازی شهرها برقرار شد. هدف این قانون، نوسازی و عمران و اصلاحات اساسی شهرها عنوان شده بود.
تهیه برنامههای 5ساله عمرانی و اصلاحات شهرها، ایجاد تاسیسات شهری و توسعه و اصلاح معابر، کیفیت کلی ارزیابی و پرداخت غرامت و دریافت غرامت و حق مرغوبیت به کسانی که ملک آنها تصرف میشود، مواردی از قانون یاد شدهاند. قانون تاسیس شورایعالی شهرسازی و معماری ایران در اسفندماه 1351 از تصویب گذشت و به همین دلیل مواد 97 و 98 الحاقی به قانون شهرداری ملغی گردید (پرنیا، 1376).
با ابلاغ قرارداد تیپ 12 از جانب سازمان برنامه و بودجه، تهیه طرحهای شهری (جامع و تفصیلی) دارای قرارداد و شرح خدمات همسان شده اگرچه این قرارداد بیشتر برای شهرهایی با جمعیت حدود 100 تا 250 هزار نفر تنظیم شده بود، اما در عمل برای تهیه طرحهای شهری، اغلب شهرهای مراکز شهرستانهای کشور به کار گرفته شد.
در سال 1352 با تصویب قانون تغییر نام وزارت آبادانی و مسکن به وزارت مسکن و شهرسازی، طرحهای شهری در ایران، طرحهای جامع، تفصیلی و هادی را شامل شد که هر یک از آنها دارای تعاریف مشخص قانونی بود.
براساس وظایفی که قانون تغییر نام بر عهده وزارت مسکن و شهرسازی قرار دارد، آن وزارتخانه عهدهدار تهیه طرحهای جامع شهری شد. درباره طرح تفصیلی با آنکه شهرداریها طبق تبصره 1 ماده 23 قانون نوسازی و عمران شهری (مصوب 1347) مکلف به تهیه این طرحها بودند، اما در عمل به دلایل مختلف، وزارت مسکن و شهرسازی که از حق نظارت بر اجرای طرحهای تفصیلی برخوردار بود، عهدهدار تهیه این طرحها نیز شد.
اما آنچه در این کشاکش همواره مغفول مانده و نگرانکننده است، موضوع محدوده شهر تهران، کمبود نگرانکننده ذخیرهگاههای شهری و حفاظت از عرصههای طبیعی اطراف آن است که حق 8 میلیون شهروند تهرانی است.